|
July 06, 2017
|
- یا چگونه میتوان پی بردن دولتمردان امروز به اشتباهات گذشته، معذرت خواهی، طلب بخشش، و سخن از مصالحه کردن آنها را بدون آنکه بخواهند خسارات گذشته را جبران کنند نادیده گرفت؟
بی شک افتخار ما به هیچکدام از این ها نیست. واقعن که نه فقط بر ما ایرانیان، بلکه بر همه مهاجرین این سرزمین جای تعجب است که حال که درب قفس ها باز شده اند و امکان پرواز بوجود آمده است، باز چرا زمین گیر باقی مانده ایم. سئوال برانگیز است که چرا ما اجازه میدهیم و چرا در چنین سرزمین و چنین شرایطی باز عده ائی با همان ماهییت فکری استعمارگر پیشین وجود دارند، که با وضع قوانینی همچو لایحه سی 24 و سی 51 خود را مالک و برتر از دیگران بدانند؟ چرا در شرایطی که همه امکانات برای فعالیت در جهت انساندوستی، برابری و عدالتخواهی فراهم میباشند باز هر کدام از ما با مشغول کردن خود در جهت منافع شخصی به بردگی خویش ادامه میدهیم؟ جای تاسف و تعجب نیست که به جای متحد شدن، جایگاه خود را در این سرزمین پیدا کردن، همصدا و صاحب صدا شدن، تغییر و تحول در سیاست های جهانی بوجود آوردن، باز خود را اسیر بندهای استعمار نگاه میداریم؟ این کشور آنقدر جوان میباشد و آنقدر امکانات دارد که بتواند اشتباهات گذشته خود را بسادگی جبران نماید. اشتباهاتی که میتوانند بهانه های مناسبی در جهت تغییر، تحول و رها شدن از نحوه تفکر استعمارگرانه دیروز باشند. کانادا کشوری در حال شدن است. کانادا یک پروژه مشترک است. مهم نیست که مبداء را چه قرار داده ایم، مهمتر آنست که آگاهانه و بصورت جمعی بخواهیم و بدانیم به کدام سو حرکت میکنیم. خوشبختانه صدو پنجاهمین سال، حتی اگر وهم و خیالی بیش نباشد، موقعیتی را بوجود آورده که بیشتر در ساختار این کشور تعمق کنیم. به دنبال هویت خود در این سرزمین باشیم. کمتر خود را بیگانه بدانیم. با فعالیت های جمعی، در بوجود آوردن حس تعلق و مالکیت بیشتر در خود بکوشیم. ایکاش جوانانی که اکثریت مهاجرین دهه اخیرجامعه ایرانیان را تشکیل میدهند و میروند جایگزین قشر فعال و قدیمی تر گردند به جای اینکه مادام به پشت سر نگاه کنند، به دنبال حفظ بند ها و روابط با گذشته باشند، و خود را بیشتر آنچه بوده اند بپندارند، میتوانستند به آینده بنگرند. افق دید خود را وسیع تر نمایند. از مسئولیت سنگینی که وطن دوم بردوش آنها سپرده آگاهی مییافتند. از امکاناتی که در اختیار آنها گذاشته بهره میگرفتند، و در جهت اهدافی ورای هر گونه مرزبندی همچو ملیت، زبان، مذهب، رنگ و جنسیت قدم برمیداشتند. آری، جای دارد که به کانادائی که در پیش داریم افتخار ورزید.
|
پیوستن چهار استان که در سال 1867 صورت گرفت و به عنوان تولد کانادا به حساب میاید هر ساله در اول جولای به نام "روز کانادا" جشن گرفته میشود. قرار است که ما کانادائی ها این جشن ها که برای صد و پنجاهمین سال تکرار میگردند را تا پایان امسال ادامه دهیم. در کنار برنامه هائی که در نوع خود بی سابقه میباشند، حرکت های پیش بینی نشده دیگری در حال شکل گرفتن میباشند؛ از جمله برپائی خیمه بومیان معترض کانادائی در مقابل پارلمان اتاوا، تظاهرات مدافعین حقوق بشر و مخالفین نژاد پرستی، مقالات و گفتگو های رسانه ائی و زیر سئوال بردن چنین مراسم، و بطور کلی موضوع روز شدن حقوق پایمال شده بومیان از زمان حضور استعمارگران در این سرزمین.
اما
زمانی که از کانادا میگوئیم منظورمان کدام ملت و کدام سرزمین
است و چرا وجودیت آنرا به آنچه صدوپنجاه سال پیش رخ داد محدود
میکنیم؟ منظور و مقصود، یافتن پاسخ برای این سئوالات نیست. بلکه با در نظر داشتن سابقه وجودیت این سرزمین، هدف بیشتر متمرکز کردن توجه و عمیق تر نگریستن به کشور جوانی میباشد که ما مهاجرین، آنرا وطن دوم خود مینامیم. شاید بی مورد نباشد که صادقانه از خود سئوال کنیم که آیا توانسته ایم با این آب و خاک رابطه لازم را برای وطن نامیدن آن برقرار کنیم؟ چه خوب میبود که هر ساله خاطراتمان را مرور میکردیم تا از یاد نبریم آنروز هائی را که تصمیم به مهاجرت گرفتیم، برای اولین بار به کانادا وارد شدیم، در وفاداری به کانادا قسم خوردیم، پاسپورت جلد آبی کانادائی را دریافت کردیم، و با آن برای اولین بار سفر کردیم.
آیا ما نیز از آن کسانی میباشیم که به کانادائی بودن خود
افتخار میکنیم؟ اما این افتخار به چیست؟
|
www.colombiran.ca Canada? 6000 children died Tears Stolen Children Logo www.hambastegi.ca 647-748-5991 [facebook/hambastegi.hemayat] [Let's talk ICC] www.kikist.ca No Deportations To Iran |
Last Edited 07/07/2017 - For all comments on this site info@signandprint.ca |