January 10, 2019
با تشکر از شهرما  

تا پایان سال 2015 که ریاست هییت مدیره به عهده ارسلان کهنموئی پور بوده ایشان کمبود وقت را بهانه قرار داده و بازگرداندن اطلاعات را به بعد موکول میکند. در سال 2016 که ایشان ریاست هییت مدیره را به عهده میگیرد، مشکلات فنی را عنوان نموده و رسمن اعلام میدارد که دسترسی به این اطلاعات امکان پذیر نیست. شاید اشاره به این نکته لازم باشد که سال های 2012 و 2013 کنگره تحت مدیریت افرادی بوده که از نظر عقیدتی در جهت مخالف و در مبارزه با جناح فکری بوده و هستند که جناب احمدی یکی از سردمداران آن میباشد. حذف این اطلاعات هم میتواند به گونه ای در رابطه با این مبارزات باشد.

زمانی میتوان به اهمیت این موضوع بیشتر پی برد که در نظر داشته باشیم که این فرد از زمان آغاز کمپین "من هم یکی ایرانی-کانادائی هستم" و در طی چهار سال حضور در هییت مدیره اطلاعات اعضاء و بیش از ده هزار حامی این نهاد را نیز در اختیار داشته و دارد. 

چه باید کرد؟ آیا زمان آن نرسیده که با بی  قانونی از طریق قانون برخورد کنیم؟ آیا صحیح و بهتر نیست که اقدامات قانونی بصورت جمعی صورت بگیرند تا اینگونه برخورد ها حالت شخصی پیدا نکنند؟ آیا این مورد که به امانت داری مربوط بوده و جای سخنی در آن نیست فرصت مناسبی برای تحول و آغاز دوره ای جدیدی در کامیونیتی نیست؟ البته با این قصد و امید که این هشداری باشد برای همه ما که میبایست مسئولانه تر با وظایفی که به عهده میگیریم  برخورد کنیم. پس بیائیم صندوق مشترکی بوجود آوریم که با جمع آوری کمک های مالی داوطلبانه، مخارج اینگونه اقدامات قانونی که در جهت منافع همگان میباشد از طریق آن پرداخت گردند. بیائیم از وکلا، قانوندانان و آنهائی که با مراجع قضائی سرو کار دارند بخواهیم که ما را راهنمائی و همراهی کنند.

چه بجاست که این حرکت با فردی آغاز گردد که مدعی میشود اساسنامه باید کلمه به کلمه اجرا گردد، قانونمندی را یکی از افتخارات خود دانسته و تا به امروز سه بار علیه فعالان این نهاد اقدام قانونی کرده است. ایکاش اولین نامه ارسالی وکیل خانوادگی این فرد به اعضای هییت مدیره و کمیته نظارت بر انتخابات در سال 2015، به اطلاع همگان میرسید، در گزارشات کمیته انتخابات درج و مدارک آن حفظ میشد. در اینصورت این حرکت دو بار دیگر علیه دو فعال این نهاد بدون آنکه مطرح و علنی گردند صورت نمیگرفت.  جای تعجبی نباید باشد که این فرد در حذف اطلاعات دو سال این نهاد، و یا نحوه محافظت اطلاعات خصوصی اعضاء و حامیان، واهمه ای داشته، موارد لازم را انجام داده، و یا آنطور که باید احساس مسئولیت نماید.

بی تفاوتی ما به اینگونه رفتار ها خود میتواند سهل انگاری و عدم باور به قوانین محسوب شود. اگر واقعن به فکر آینده کامیونیتی و آینده این جوانان هستیم میبایست به گونه ای عمل کنیم که بدانیم و بدانند هر خطائی عواقبی دارد، بخصوص اگر در رابطه با حقوق جمع باشند. با این امید که هییت مدیره کنگره ایرانیان، بخصوص بیژن احمدی نیز خود را مخاطب این نامه به حساب آورد. بخود آید و همین اشاره را کافی دانسته و با بازگرداندن اطلاعات به سایت، شفاف سازی و پیشگیری های لازم در رابطه با محافظت اطلاعات خصوصی افراد، نیاز به اقدام قانونی را برطرف کنند. در هر حال اینرا هم به خاطر داشته باشیم که کامیونیتی مانند یک خانواده بزرگ است که گهگاه گوشزدی میتواند دل یکی از ما را برنجاند ولی در عوض مانع وقوع فاجعه ای گردد که در درجه اول فرد و در نهایت جمع میبایست عواقب آنرا بپردازند.

توضیح مجله شهرما:

در رابطه با مطالب اتحاد و همبستگی، هر گونه جوابیه که به دفتر مجله برسد، در صورت رعایت موازین اخلاقی و اصول دموکراسی، در مجله چاپ خواهد شد.

تغییراتی خود به خود صورت میگیرند که بیشترین آمادگی برای بوقوع پیوستن آنها وجود داشته باشد. این تغییرات همیشه مناسبترین نبوده و گاهی هم بحران آفرینند و بر وخامت اوضاع می افزایند. غیر از این اگر خواهان تغییراتی در وضعیت موجود باشیم لازم است که تغییری در رفتار و یا اعمال خود بوجود آوریم.

از آنجهت که لزوم تحولی در یک مورد خاص را حس میکنم، با نوشتن این نامه قصد دارم که کل کامیونیتی را مخاطب قرار دهم. اولن با صاحب نظران، افراد با تجربه و علاقمندان مشورتی کرده باشم و در ثانی از آنچه که قصد عمل آنرا دارم، و در کامیونیتی ما سابقه قبلی نداشته همگان را آگاه سازم. با این امید که با در میان گذاشتن آن، چه بسا که مشکل به خودی خود حل شود.

برچسب زدن و وارد کردن اتهام به یکدیگر، و عدم قانونمندی بدون آنکه با آنها بصورت جدی برخورد شود آنچنان در کامیونیتی ما گسترش پیدا کرده که تشخیص صحیح و غلط ناممکن شده است. علت آن هم شاید عدم دفاع از حقوق خود است که از طرفی به این عارضه دامن زده و از طرف دیگر باعث خاموشی و کناره گیری افرادی میشود که میتوانند برای کامیونیتی مثبت قرار گیرند. در مجموع حفظ آبرو، مخارج سنگین، و عدم اطلاع از قوانین در بوجود آمدن وضعیت فعلی بی تاثیر نبوده اند.

از روز تاسیس کنگره ایرانیان شاهد بی قانونی هائی بوده ایم که بخشی از آن ناشی از نواقص اساسنامه که روندی را برای مقابله با کجروی ها پیش بینی نکرده صورت گرفته اند. دوره ای را نمیتوان نام برد که ضوابط و قوانین بصورت کامل اجرا شده باشند. ولی متاسفانه در چند سال اخیر که این نهاد تحت مدیریت بخش جوان و بی تجربه کامیونیتی قرار گرفته است این بحران به حدی رسیده که ادامه آن میتواند عوارض فرهنگی غیر قابل جبران داشته باشد.

حدود بیست سال به تحصیل میپردازیم که خواندن، نوشتن، تفکر را آموخته و دارای تخصصی شویم. متاسفانه مدیریت نهادی که با چند صدهزار نفر مربوط میشود را آنقدر ناچیز می انگاریم که تشخیص کارائی و صلاحیت ها را به به صندوق رای میسپاریم. ایکاش که انتخاباتی داشتیم که حداقل ضوابط در آن رعایت میشد. زمانی که علنن در انتخابات تقلب و تخلف میشود توقع ما از آنهائی که اختیار این نهاد را از این طریق تصاحب میکنند چیست؟ آیا هنوز هم منتظریم که بد تر از آنی که در انتخابات قبلی صورت گرفت انجام گیرد تا به فکر چاره ای باشیم و یا اینکه معجزه ای شود و خود به خود نابسامانی ها برطرف گردند؟

نمیتوانیم و نباید خود را در بوجود آمدن چنین مشکلاتی مبرا بدانیم. بی اطلاعی نمیتواند کسی را تبرئه کند. بی تفاوتی شاید از آن بد تر بوده، غر زدن و فقط اعتراض کردن هم نمیتواند بار مسئولیت های ما را بکاهد. از آنجائیکه در هر مورد جای بحث، گفتگو، تفسیر و تعبیر بسیار است، میخواهم تحول را با موردی آنچنان صریح و واضح برهمگان آغاز کنم که جای شک و تردیدی برای کسی باقی نگذاشته باشد.

امانت داری وظیفه ایست که نیاز به تفهیم و تجربه ندارد. کوتاهی در آن اگر با آگاهی و سوء نیت همراه باشد به عنوان خیانت شناخته شده و میتواند جنبه های کیفری به خود بگیرد. اگر هم حاصل سهل انگاری باشد، نشان از عدم صلاحیت بوده و حداقل، نیاز به تذکر و هشدار دارد که درس عبرتی برای فرد و جمع باشد که دوباره تکرار نگردد.

در سال 2015 بیژن احمدی که سرپرستی کمیته مشارکت جمعی را به عهده داشت، پیش قدم شده و تغییرات اساسی را در سایت کنگره ایران بوجود میاورد و اطلاعات مربوط به سال های 2012 و 2013 ناپدید میگردند.

ایمیل ارسالی مهدی شمس به نشریات فارسی زبان  در رابطه با ایمیل ارسالی مشهود ناصری به نشریه شهرما:

با سلام،

از آن نظر که این مورد به رسانه ها مربوط میگردد فکر کردم که شاید بد نباشد این ایمیل را به ضمیمه ایمیل جناب مشهود ناصری به نشریه شهرما را برای دیگر رسانه ها هم ارسال دارم. باشد که دست اندرکاران رسانه ای عزیز به تصویری که خوانندگان میتوانند از دست اندرکاران رسانه ای در ذهن داشته باشند توجه داشته باشند.

فکر نکنم لازم باشد که به کسانی که دست اندرکار رسانه ای میباشند رسالت رسانه ای که یکی از ارکان آن اطلاعات صحیح و کامل میباشد را یاد آور باشم. فکر نکنم که جناب مشهود ناصری از ویدئوئی که خود من در تاریخ ششم فوریه 2018 در سوشیال مدیا در رابطه برداشتن حجاب از تفرقه های عقیدتی منتشر کرده ام و همین دیروز هم در صفحه شخصی ایشان به اشتراک گذاشته ام بی خبر باشد. ایکاش که ایشان آنقدر تعهد اخلاقی داشت که لینک آن ویدئو را نیز ضمیمه ایمیل خود میکرد.

به نظر میاید نامه اخیر من به وزیر که نسخه ای از آنرا برای هر چهار نشریه فارسی زبان ارسال داشته ام به اندازه کافی زنگ های خطر را به صدا در آورده است که اتهام و برچسب زنان را به فکر خاموش کردن صدای کسی باشند که در شش ساله گذشته بی وقفه به اطلاع رسانی پرداخته است.

جای تاسف است که جناب مشهود ناصری، یک دست اندرکار رسانه ای که میبایست مدافع آزادی بیان باشد به تشویق و ترویج سانسور متوسل شود. از ایشان بسیار متشکر میباشم که با چنین رفتار ها به من و دیگران ثابت میکنند که تلاش های یک فرد میتواند چقدر تاثیرگذار باشد.

لینک ویدئو را در اینجا به اشتراک میگذارم که اگر هم ایشان تا به امروز آنرا مشاهده نکرده اند با دیدن آن  کمی با شهامت آشنائی پیدا کنند.

با تشکر – مهدی شمس

ایمیل مشهود ناصری به نشریه شهرما:

سلام سردبیر محترم نشریه شهر ما،

عکس فوق امروز توجه من را بخود جلب کرد.

:در زیر عکس نوشته شده

: شرکت مهدی شمس در تظاهرات سازمان مجاهدین خلق در تورنتو

https://www.icjournal.ca/news/mehdi-shams-letter-ralph-goodale-iranian-students

در گفتگو امروز با من آقای شمس به اصالت عکس اعتراضی نداشتند.

این عکس برای من تازگی داشت، فکر کردم با شما هم در میان بگذارم شاید برای شما هم همینطور باشه.

در اینصورت سوال من از شما این است از آنجایی که چندین سال است نشریه شما هر هفته سکویی برای نشر اغلب- اگر نه همیشه- اغراض پنهان سازمان وابسته به آن و ادعاهای بی پایه و دلیل ایشان است، آیا شما از وابستگی ایشان به مجاهدین خلق اطلاع داشتید؟

آیا برای شما مبارزه با رژیم ایران همکاری با عوامل این سازمان تروریستی و پلید که با صدام علیه  ایران و ایرانی جنگیده و در زیر چتر حمایت‌های خاندان خبیث و جنایتکار آل سعود قرار دارد، قابل توجیه است؟

با شناختی که از شما دارم حتما اینطور نیست.

در غیر اینصورت تصور من این است که توضیحات لازم از طرف آن نشریه ضروری خواهد بود.

با تشکر،

مشهود ناصری

ریچموندهیل

ویدئو "برکناری حجاب های ذهنی" که عکس منتشره در آی سی ژورنال از آنجا برگفته شده است	مطلب به اشتراک گذاشته شده توسط مشهود ناصری در صفحه شخصی و صفحات دیگر در سوشیال مدیا و اتهام وابستگی به مجاهدین خلق به مهدی شمس	عکس و مقاله منتشره توسط آی سی ژورنال در رابطه با نامه مهدی شمس به وزیر ایمنی کانادا

www.hambastegi.ca  647-838-0968   facebook/hambastegi.hemayat       Let's talk ICC   
   www.kikist.ca       No Deportations To Iran       www.fordemocracy.ca       @ facebook/fordemocracycanada