April 25, 2019
با تشکر از شهرما  

جالب آنکه، آی سی جی که از هر موردی هیاهوئی برپا میکند، تا به امروز کوچکترین اشاره ای به این مقاله  نکرده است. چه کسی از خدابنده تقاضای کمک کرده و یا اینکه چه کسانی به او دستور مداخله در این امور را داده اند؟ اینرا هم در نظر داشته باشیم که از اینگونه مجاهدین پشیمان مشکوک در تورنتو نیز برخورداریم که البته اگر کسی برایشان تره خرد میکرد دیگر لازم نبود به عوامل خارجی مراجعه شود.

اصلن نمیتوانستم تصور کنم که روزی کنگره ایرانیان چنان اهمیتی پیدا کند که صدا و سیما، ایرنا، و خدابنده ها بخواهند در امور آن دخالت کرده و مورد حمایتش قرار دهند.

زمانی که به گذشته می اندیشم، افسوس آنرا میخورم که چرا هییت مدیره های پنج سال اول، زمانی که این نهاد آماده هر گونه شکل گیری سالم و مثبت بود، فرصت را غنیمت نشمرده و این نهاد را در مسیر واقعی خود قرار نداده اند. به دوره سه سال بعد از آن، زمانی که براندازان حاکمیت بر این نهاد را در اختیار داشتند می اندیشم. در این دوره بارها به اعضای هییت مدیره های آنزمان هشدار داده شد که از مداخله در امور سیاسی ایران خود داری کنند. به آنها میگفتیم که این نهاد دموکراتیک میباشد و هر آن امکان دارد در اختیار همسویان جمهوری اسلامی با امکانات بیشتر قرار بگیرد. آن فرصت را نیز از دست دادیم و در موقعیت فعلی که وخیم تر از هر دوره دیگر است قرار گرفته ایم.

انگاری که تجربیات گذشته به اندازه کافی در ما تاثیر نگذاشته و از اشتباهاتمان چیزی نیاموخته ایم، وگرنه چرا امروز یکبار دیگر باید فرصت ها را از دست بدهیم، و اجازه دهیم که در داخل، چنین افرادی در هییت مدیره کنگره سخنگوی ما، کم و بیش همان افراد در رسانه نما ها به خبرپراکنی، تشویش اذهان عمومی،  تخریب فعالان اجتماعی، و خدابنده ها در خارج به نصیحت و هشدار ما بپردازند. چرا ما نباید مانند رژیم تا به حال به اهمیت خود و نهادهایمان پی برده و بصورت صحیح از آنها بهره برداری کنیم.

باید برای همه ما آشکار شده باشد که رودرروئی های ما در کامیونیتی مبدل به مقابله مستقیم با جمهوری اسلامی شده است. اگر زمانی که هنوز سفارت باز نشده است، روابط میان کانادا و ایران در شرایط خوبی نیست، و شرایط سیاسی بین المللی ایران در بد ترین حالت قرار دارد، رژیم اینچنین عمل میکند، وای به روزی که گردونه در جهتی که آنها مایلند به دوران افتد.

یکی از دلایل بحران پذیری عدم وجود نظام استوار اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جمعی در کامیونیتی است. کنگره ایرانیان میتوانست برای بوجود آمدن چنین نظامی کمک موثری باشد، ولی متاسفانه شاهد هستیم که به عکس، از زمان تاسیس، نه تنها خود بحران آفرین بوده، بلکه مانعی برای بوجود آمدن حس اعتماد، تعلق و مشارکت لازم برای فعالیت های جمعی بوده و هست. شاید بهتر باشد که سعی کنیم این نظام را از طرق دیگر بوجود آوریم. اتحادیه کارگران فارسی زبان یکی از مواردی میباشد که چند سالیست که در باره آن سخن میگویئم. شاید گردهمائی که قرار است روز یکشنبه 28 آپریل در سیویک سنتر نورت یورک، شماره 5100 خیابان یانگ، ساعت 3 بعد از ظهر، در رابطه با حقوق کارگران برگزار گردد، فرصت مناسبی باشد که یکبار دیگر در باره آن بیاندیشیم و گفتگو کنیم. مریم ناظمی از مدافعین حقوق کارگران، بخصوص آنهائیکه در محیط کار صدمه دیده اند، چند سالی میباشد که سعی دارد این فعالیت را در کامیونیتی آغاز نماید. متاسفانه موانع، از همکاری و حمایت ها بیشتر بوده و تا به امروز شرایط مناسبی برای آغاز چنین فعالیتی بوجود نیامده است. چه خوب میشد آنهائیکه مشکلات کاری دارند، بخصوص مصدومین کاری، ابتکار عمل را به دست میگرفتند و نه تنها برای احقاق حقوق خود، بلکه برای پایه گذاری حرکتی نو در این زمینه اولین قدم ها را برمیداشتند.

بخشی از مقاله مسعود خدابنده که به تورنتو، کامیونیتی ایرانی، و دو مورد اقدامات قانونی مربوط میگردد، به فارسی ترجمه شده و از طریق سایت انجمن اعضای کنگره ایرانیان قابل دسترس میباشد.

فعالیت های اینجانب در کامیونیتی و در رابطه با کنگره ایرانیان در هفت سال گذشته بر کسی پوشیده نیست. از جمع آوری و بایگانی اطلاعات گرفته، تا نوشتن مقالات و حضور داشتن در اکثر مواردی که به این نهاد مربوط میگردد. از زمان تاسیس آی سی جی توسط بعضی از اعضای هییت مدیره فعلی، مداخله، همکاری و پشتیبانی صدا و سیما، و سازمان خبری ایرنا متعلق به جمهوری اسلامی، تجزیه و تحلیل وقایع پیچیده تر شده است. انتشار مقاله مسعود خدابنده در سایت ایرانیان، جمعه گذشته 19 آپریل، تحت عنوان "مجاهدین تروریست، حمایت شده توسط عربستان جبهه جدیدی را در کانادا باز میکنند" نقطه عطفی در این سردرگمی میباشد که نیاز به نگرشی نو دارد. این مقاله نسبتن طولانی به زبان انگلیسی نوشته شده، و همراه با عکسهائی از مریم رجوی، محمود خاوری و سفیر سابق عربستان در آمریکا میباشد. نیمه اول آن در رابطه با تغییرات در نحوه عمل مجاهدین، و نیمه دوم که به نظر میاید هدف اصلی این مقاله است، به تورنتو، کامیونیتی ایرانی، کنگره ایرانیان، آی سی جی، دو اقدام قانونی علیه این دو نهاد، و فعالان اجتماعی، شهرام تابع محمدی و مهردخت هادی، اختصاص داده شده است.

اولین سئوالی که در ذهن خواننده بوجود میاید اینست که مسعود خدابنده کیست؟ به بیان خود مسعود، ایشان یکی از کادرهای بلند پای مجاهدین بوده که از این سازمان روی برگردانده و از آن زمان در حال مبارزه و کمک به کسانی میباشد که از این سازمان جدا و یا قصد جدائی دارند. در مقابل، طبق اظهارات رسانه های متعلق به مجاهدین، این فرد از عوامل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی شعبه خارج از کشور است. تشخیص صحت این اطلاعات و ادعا ها برای یک فرد عادی غیر ممکن است، بخصوص که هر دو طرف نمیتوانند همزمان واقعیت را بیان کنند و یا اینکه در متهم ساختن یکدیگر از برچسب هائی استفاده میکنند که هیچکدام در اذهان عمومی خوشایند نیستند.

زمانی که مواردی عنوان میشوند که به ما در تورنتو مربوط میگردند و با آنها بیشتر از نگارنده این مقاله آشنائی مستقیم داریم، میتوان به اهداف و اعتبار گفته های این فرد پی برد. متهم ساختن مهردخت هادی، و شهرام تابع محمدی، از فعالان قدیمی و شناخته شده در تورنتو به وابستگی سازمان مجاهدین، به میان کشیدن پولشوئی زمانی که بطور مثال اینجانب نیز نه تنها به هر دو اقدام قانونی کمک نقدی کرده، بلکه در جهت تامین مخارج به دوستان و آشنایان خود مراجعه کرده ام، و دفاع از دو نهاد کنگره ایرانیان و آی سی جی، که گرایشات و فعالیت هایشان برای بسیاری از افراد کامیونیتی در چند سال اخیر روشن میباشد، دلایل کافی برای دیدن کاسه زیر نیم کاسه خدابنده اند.

آیا این فرد که در انگلیس زندگی میکند، شخصن فعالیت های ایرانیان در کانادا را از فاصله دور  دنبال میکند؟ چرا تا به حال اثری از ایشان دیده نشده و چه شد که ناگهان زمانی که به مراجع قضائی متوسل میشویم ناگهان ظهور میکند؟ آیا برای زمینه سازی و بوجود آوردن بهانه برای عدم ارائه لیست اعضاء به چهار شاکی، مهردخت هادی، بایک پیامی، شایان معین و کامنوش ایرانی است؟ اگر اینجنین باشد ماهییت ما کثیف تر از ماهییت رژیمیست که کشوری را ویران و بیش از پنج میلیون ایرانی را آواره کرده است.

اصل مقاله مسعود خدابنده در سایت ایرانیان به زبان انگلیسی

ترجمه بخشی از مقاله مسعود خدابنده در سایت ایرانیان  - 19 آپریل 2019

مجاهدین حملات خود را به ایرانیان مقیم کانادا تجدید میکند

در کانادا، مرکزی اصلی که ایرانیان را به دور خود جمع میکند کنگره ایرانیان است. چند سالی میباشد که مجاهدین سعی دارند عوامل نفوذی خود را در این سازمان وارد کنند.
آنها در گذشته با تکیه به پشتیبانی و کمک های مالی لابی اسرائیل موفقیت هائی در این زمینه داشته اند. اما اخیرن این عوامل با اهداف افراطی توسط آرای ایرانیانی که شدیدن نگران آینده خود میباشند کنار گذاشته شده اند.
آنها شاهد وقایع در کشور همسایه شان آمریکا میباشند و به هیچ وجه مایل نیستند به خاطر اینکه اسرائیل و عربستان با ایران خصومت دارند به شهروندان درجه دو مبدل گردند.
در واقع کنگره ایرانیان نه فقط در یاری ایرانیان کانادا در چند سال اخیر موفق بوده بلکه باعث شده که آنها به سطوح بالاتر اجتماعی و سیاسی راه یافته و در تصمیم گیری هائی که به آنها مربوط میگردد تاثیر گذار باشند.
 در هفته های اخیر آنها به پیروزی های بزرگی در رابطه با اعضای خود از جمله موارد زیر دست یافته اند:

1- کمک به تامین بودجه دولتی کانادا در جهت یاری سیل زدگان در ایران
2- مخاطب قرار دادن دولت کانادا از طریق طوماری جهت تقاضای تحقیق و اجرای عدالت در مورد محمود رضا خاوری و مرجان شیخ الاسلامی آل آقا، دو ایرانی فراری مورد تعقیب انترپل، که از موقعیت بالای دولتی خود درایران جهت اختلاس صد ها میلیون دلار از خزانه عمومی استفاده کرده و به کانادا فرار کرده اند.

آنها با پناه جستن در پس پاسپورت های کانادائی خود باعث بی اعتبار شدن ایرانی کانادائی ها شده اند. این طومار موفق شده که تعداد 17000 امضاء جمع آوری کند.
فعالیت ها در جهت ساکت کردن ایرانیان کانادا نشان دهنده آنست که موفقیت های ذکر شده، کاخ سران عربستان و عوامل مزدور مجاهد را به لرزه در آورده است. به نظر میاید که شکست در بوجود آوردن فاصله میان ایرانیان و اروپائی ها که سعی میکنند قرارداد هسته ای را ورای خواسته های ترامپ پابرجا نگاه دارند باعث خشم ناتانیاهو و محمد بن سلمان عربستان شده است.
رد پای فعالیت های مجاهدین هم  اکنون آشکار شده است. سخنگویان ایرانی شناخته شده طرفدار تغییر رژیم از آمریکا به تورنتو جهت تبلیغات اهداف خود عوت شده اند.
این فقط زمانی با موفقت به همراه خواهد بود اگر صدای ایرانیان کانادا خاموش شده باشد.
به همین دلیل است که تهدیدات علیه کنگره ایرانیان و آی سی ژورنال (یک رسانه اینترنی ایرانی-کانادائی) بصورت جدی آغاز شده است.
وکلا یکی بعد از دیگری افراد و سازمان ها را تهدید به اقدامات قانونی به دلایل مختلف میکنند.همزمان عوامل یکی بعد از دیگری با این افراد که اکثرن دانشجویان و مادران شاغل داوطلب هستند تماس گرفته و تهیدد میکنند که اگر فعالیت های خود را که شامل تقاضا کمک های انساندوستانه برای ارسال به قربانیان سیل در ایران است را قطع نکنند زندگی آنها را از هم خواهند پاشاند.

تکنیک های خاص مجاهدین در پولشوئی

دو نفر از حامیان سرسخت تغییر رژیم ، شهرام تابع محمدی و مهردخت هادی، و سازمان هائی همچو مجاهدین که به کرات سعی کرده اند با نفوذ در کنگره ایرانیان آنرا از مسیر خود منحرف سازند،  به نظر میاید که اکنون ماموریت یافته اند که با کنگره درگیر شده و این نهاد را ساکت کنند. تا راه را برای لابیگران عربستان هموار کنند که کلیه مذاکرات میان ایران و کانادا برای برقراری روابط قطع گردد.

کارگردانان این دستورالعمل زمانی بهتر شناخته میشوند که از روش های مجاهدین در پولشوئی استفاده کرده تا مبالغ تامین شده از طریق حامیان خود را به تیم وکلائی که برای تهدید و ساکت کردن داوطلبین استخدام شده اند واریز کنند.

زمانیکه داوطلبان کنگره ایرانیان سخت در تلاشند که از طریق صلیب سرخ کمک برای قربانیان سیل در ایران تهیه کنند، شهرام تابع محمدی بی شرمانه اعلام میکند که مشغول جمع آوری کمک های نقدی برای پرداخت هزینه به شش وکیل که  جهت تهدید و شکایت از کنگره و آی سی ژورنال به خاطر افترا، با افتخار استخدام کرده است.

این یکی از روش های مجاهدین در پولشوئی است. در ظاهر اینطور مینمایانند کمک های مالی را از افراد عادی دریافت کرده اند، ولی در واقع حامیان آنها پرداخت کرده اند. آخرین مثال این نحوه عمل پرداخت مبلغ یک میلیون دلار به یکی از احزاب افراطی راست اسپانیا، مخالف اروپا، توسط اله ژو ویدال کوادرا از طریق شبکه های ارتباطاتی انسانی و حساب های جهانی میباشد.

شهرام تابع محمدی نام افرادی را که از طریق اقدامات قانونی تهدید کرده است اینچنین اعلام میکند: محسن خانیکی و مهران فرازمند از آی سی ژورنال، بیژن احمدی، مهدی صمدیان، پارسا بهشتی، (دانش آموز دبیرستانی)، الهام اسلامی، احسان حمیدی، و پوریا زراسوند. ایشان همچنین اعلام میکند که یک تیم از وکلاء متشکل شده از انوش سلحشور، فیلیپ ج ال تروتر، و آدام وارزکی اویز که همگی از دفتر وکلای مهاجرتی لویز و همکاران میباشند را استخدام کرده است. در ضمن از طریق سوشیال مدیا تقاضای کمک های مالی برای پرداخت به وکلا کرده است.

آنهائیکه اینچنین مورد حملات قانونی قرار گرفته اند، تماس های تلفنی تهدید آمیزی را گزارش داده اند که اگر فعالیت های خود را قطع نکنند مجبور به پرداخت کلیه هزینه های وکلا و جبران خسارات میباشند.

اگر شکست در اروپا در کانادا تکرار شود، قدم بعدی چه خواهد بود؟

تا اینجا این نوع عملکردها برای آنهائیکه با نحوه عمل مامورین امنیتی عربستان و مجاهدین در غرب آشنائی دارند شاید جدید نباشند.

نگرانی دراینست که اگر این افراد در رسیدن به اهداف خود در خاموش کردن صدای ایرانیان و رسانه ها در کانادا شکست بخورند قدم بعدی چه خواهد بود.

مجاهدین در سال های اخیر در اروپا سخت در تلاش میباشند.   

ماموریت جدید آنها توسط ترکی برنامه ریزی شده است و مجریان آن عوامل تعلیم دیده مجاهدین توسط گارد جمهوریخواه صدام حسین هستند.

گرچه این عملیات در جهت از مسیر خارج کردن روابط میان اروپا و ایران آنطور که عربستان مایل بوده شکست خورده اند، با وصف این افرادی در این میان کشته شده اند.

بطور مثال محمد کلاهی در نروژ و مالک شرائی در آلبانی، که هر دو قتل میبایست مورد تحقیق قرار گرفته و مریم رجوی به عنوان کسی که هم امکانات، هم انگیزه و هم موقعیت جنایت را داشته به عنوان مظنون درجه اول در نظر گرفته شود.

اگر این تهدیدات علیه ایرانیان کانادا کارائی نداشته باشند (که مطمئنن نخواهند داشت) میبایست از اقدامات بعدی توسط مجاهدین خلق با پشتیبانی عربستان سعودی در کانادا جلوگیری شود. این به عهده دولت کانادا میباشد. رویاروئی ها به هر گونه که پیش روند، ما نمیخواهیم شاهد قتل و یا سوء قصدی در تورنتو باشیم.

شکایت دوم

شهرام تابع محمدی علیه چهار دست اندرکار آی سی جی - افترا

شکایت اول

  چهار عضو کنگره علیه هییت مدیره - عدم ارائه لیست اعضاء

www.hambastegi.ca  647-838-0968   facebook/hambastegi.hemayat       Let's talk ICC   
   www.kikist.ca       No Deportations To Iran       www.fordemocracy.ca       @ facebook/fordemocracycanada