پشنبه
21 نوامبر 2020
سلمان سیما تعیین تکلیف میکند!
در
تعجبم که چرا متوجه خطر نمیشویم. نه خطری که حاصل
فعالیت های
بیژن احمدی، محسن خانیکی و یونس زنگی آبادی میباشند که همانا
برپائی نایاک شعبه کانادا میباشد. نه خطری که با افزایش حضور و
نفوذ جمهوری اسلامی در کانادا صورت میگیرد که حاصلش از بین
رفتن امنیت جانی، روحی و روانی ما و خانواده هایمان خواهد بود.
بلکه بزرگترین خطر، رشد فرهنگ جمهوری اسلامی است که
زمینه های آن
در ما ایرانیان آماده تر
میباشد. ولی
وقایع
اخیر و رفتار تنی چند از افراد برجسته جامعه بزرگتر، زنگ های
خطری بیشتری را به صدا در آوردند، که نشان از آمادگی آنها نیز
میباشد.
سلمان سیما
مطلبی، تحت عنوان "ای کاش درِ کنگره باز نمیماند،
یا کاش که در کارزار کمی شرم و حیا بود"، را در صفحه شخصی
فیسبوکی اش، در روز
پنجشنبه 19 نوامبر، شب
قبل از آخرین روز مهلت
پیوستن به کنگره، به اشتراک میگذارد. مطمئنن کمتر کسی به
نحوه عمل سلمان در بیان مطالب خود در سوشیال مدیا تا امروز
توجه کرده است. باشد با نکاتی که در اینجا مطرح میکنم عزیزان
به نحوه عمل ایشان بیشتر توجه کرده و شناخت بهتری از این عزیز
پیدا کنند. چه بسا که خود ایشان هم تا به حال متوجه نشده باشد
که مطالبش بر "چهار پایه" ای استوارند که
سقفی بر آن
نیست و فقط در آنکه
مار را به شکل میشناسد میتوانند
تاثیر گذار باشند:
1-
مطالب بلند، تا جدی به نظر آیند، کمتر خوانده شوند،
کمتر به جزئیاتش توجه شود و در نتیجه بیشتر لایک دریافت کرده و
به مورد اشتراک گذاشته شوند.
2- درج لینک هائی که در بسیاری از مواقع نامربوط
میباشند، با هدف بالا بردن ارزش استنادی/ نمایشی مطالب
3- استدلال جهشی که اگر هر نوع بادی را به شقیقه مربوط
نکند، حداقل فرد مورد نظر را شقه شقه میکند
4- نتیجه گیری/تخریب
به
نظر نمیاید که به عکس آنچه که مینماید ایشان فقط در پی تخریب
شخصیت فعالان اجتماعی باشد. شاید هم ناخواسته و نادانسته باشند،
ولی با هر قصد و نیتی نکاتی مادام تکرار میگردند که اگر
مغرضانه نباشند، حداقل میتوانند بیانگر خصوصیات اخلاقی و
ماهیتی این فرد باشند.
1- تفرقه
2-
تخریب فعالان و نهاد ها
3-
ترغیبب به عدم مشارکت
4-
افراط گرائی
5-
خشونت
6-
عدم نزاکت گفتار
7-
ترویج بی اعتمادی
امیدوارم که با کمک سلمان عزیز، مطالبی را که مطرح میکنم تصحیح
و تکمیل گردند تا جریانی را که در خط فکری "کی کیست؟!" با مورد
ایشان آغاز میکنم از اعتبار لازم برخوردار گردد که در شناخت
یکدیگرو بوجود آمدن وزنه اذهان عمومی بازدارنده، در جهت فرهنگ
سازی موثر واقع گردد.
برگفته هائی از مطلب ایشان:
1-
تخریب افراد:
- "سوشیانت زنگنهپور ساکن ونکوور است.
او کاندیدای "کارزار تغییر و بازسازی کنگره ایرانیان کانادا" و
از عاشقان قاسم سلیمانی است. او از قاسم سلیمانی حمایت کرده
است و عزادار اوست. "
-" بیژن فرزند علی را همین ارسلان
کهنماییپور و شهرام تابع محمدی
ازبنیانگذاران
کارزار تقدیم جامعه ایرانیان کانادا کردند و به ریاست کنگره
ایرانیان کانادا رساندند."
- "خدمت خانم زرین محیالدین که کنار
طرفدار قاسم سلیمانی قرارمیگیرند تبریک میگویم"
- "عرض
ادبی هم دارم خدمت جناب دکتر رضا مریدی که طرفدار قاسم
سلیمانی را برای انتخابات کنگره حمایت کردهاند"
2- تخریب نهاد ها
- کارزار
تغییر و بازسازی کنگره ایرانیان کانادا" نیز همسویان سیاستهای
جمهوری اسلامی هستند.
- هر
دو گروه یهودیستیزند. هر دو گروه با بسته شدن سفارت جمهوری
اسلامی در اتاوا مخالفت کردهاند. هر دو گروه با اینکه کنگره
قرار گرفتن سپاه در لیست گروههای تروریستی کانادا را پیگیری
کند مخالفند.
3-
ترغیب
به عدم
مشارکت:
-
من که در انتخابات این کنگره رسوا شرکت نخواهم
کرد
4-
ترویج بی اعتمادی:
- "اطلاعات
شخصیام را به لابی رژیم واگذار نخواهم کرد".
5-
تعیین تکلیف از طریق بولیگری
- "برای خانم زرین
محی الدین گرامی و دکتر مریدی عزیز فرصت برای جبران که نیست
ولی فرصت برای کم کردن خسران هنوز وجود دارد."
- "سوشیانت
زنگنهپوراین عزادار قاسم سلیمانی را از لیست کارزار بیرون
بیاندازید و طردش کنید."
- "جناب
دکتر رضا مریدی حمایت خود را از ایشان پس بگیرید."
- "خانم زرین محیالدین ننگ بودن در یک لیست با
طرفدار قاسم سلیمانی را به جان نخرید."
البته جای تعجب
نیست که سلمان عزیز نه میخواهد که بداند، چه رسد که آنرا بر
زبان آورد، که سوشیانت مسبب اصلی برملا شدن
افتضاح سبز است.
6- ادب

نه فقط شما خواننده ای که برای اولین بار
دعوت به توجه به رفتار یکی از فعالان اجتماعی میشوید، نه فقط
برای مخاطبین سلمان عزیز، بلکه چه بسا خود ایشان تا به حال
متوجه نبوده که حتی با داشتن هدفی والا و در جهت منافع
کامیونیتی و در مخالفت با جمهوری اسلامی، چگونه، همچو عاملی
بدون داشتن ماموریت، مزدوری بدون مواجب،
هوادار و حامی سینه چاکتری از هر آنی که میداند چرا، عمل میکند.
ترویج بی اعتمادی، ترغیب به عدم مشارکت، تخریب افراد و نهاد ها
موارد جدیدی نیستند و کم و بیش آثاری از آنها در رفتار های
اجتماعی همه ما دیده میشود. آنچه منحصر به سلمان سیماست، تعیین
تکلیف، آنهم برای شخصیت های برجسته اجتماعیست که مدت حضورشان
در صحنه های مبارزه بیش ازعمراین جوان است.
سلمان بر پایه و با اتکاء به چه قدرتی به خود این اجازه را
میدهد و یا بر این باور است که تعیین تکلیف برای این گونه
افراد میتواند موثر قرار بگیرد؟ آیا این قبیل افراد که عمری را
در مبارزه به سر برده اند به کسانی که هنوز برای نوشتن
مطلبی که سرو تهی داشته باشد مشکل دارند، باج خواهند داد؟
بعید میدانم که هدف سلمان باجگیری از این افراد باشد. ساده
لوحی سلمان هر چه باشد تا این حد نیست. برای او چند تا لایک و
کامنت، تعداد قابل توجهی به اشتراک گذاشتن توسط کسانی که از
کامنت هایشان برمیاید که حتی به پیام اصلی مطلب پی نبرده اند،
باید کافی باشد.
اگر تا این لحظه به فکرتان خطور نکرده، حال به آن بیاندیشید و
از من و خود جویا شوید که شخص نگارنده چرا باید به این قبیل
افراد و موارد توجه کند؟ جواب بسیار ساده است. متاسفانه
کامیونیتی ما به چنان قهقرائی سقوط کرده که تعداد قابل توجهی
از افراد که خود را فعال اجتماعی میپندارند
از این قبیل میباشند. حال تصور کنید کسانی که دنباله رو این
افراد هستند در چه سطحی و با چه نحوه تفکری با رفتار های
اجتماعی خود به کامیونیتی ما شکل میدهند. یکی از آنها، محسن
رستمی است. بعد از قطع امید هییت مدیره کنونی از تورنتو،
برای یارگیری نیروهای خود را در مونترال بکار میگیرد. سرو کله
محسن هم در سوشیال مدیا، در صفحات تورنتو، بخصوص در صفحه
فیسبوکی باهمستان، از آنزمان افزایش مییابد. محسن آنچنان
شیفته مرام و فعالیت های سلمان میگردد که در شرح او انگاری از
مراد خویش میگوید.
شما هم اگر با این دو عکس مواجه میشدید حتمن کنجکاو بودید که
از سابقه سلمان سیما و محسن
رستمی بیشتر مطلع شوید. آیا بی مورد
است که از دو عزیز بخواهیم که اولن از گذشته خود برایمان
بگویند. و در ثانی اگر میپذیرند که تشخیصشان در گذشته اشتباه
بوده، چرا نباید این اصل را بپذیرند که شاید امروز هم در
اظهارات و باورهایشان اشتباه میکنند. با این امید که بیاموزند
که هیچ افراط گرائی راه حل نیست.
در پایان از شما، طالب حقایق
تمنائی دارم. سری به صفحه و
مطلب سلمان سیما بزنید. نظر خودتان را با او نسبت به
دادرسی، قضاوت و مجازات سوشیانت در میان بگذارید. تشخیص خود را
معیاری بر حقانیت پندار، گفتار و کردار این فعال سیاسی/اجتماعی
دو آتشه قرار دهید.
|