Iran-Canadian Congress Members Association - ICCMA - Weekly Articles

Main Articles Photo Gallery Videos Minutes Media ICC-Pedia
 Finance Protocols Elections By-Law Hambastegi ICC Club

ایرانی به ایرانی رای میدهد

October 08,  2015
با تشکر از ایران استار و شهرما  

البته در همه مراحل و شرایط میتوان در بهبودی و تغییر سیستم موثر بود. ولی انتخابات بهترین فرصت میباشند که بتوان در تصمیم گیری های اساسی جامعه مشارکت داشت. متاسفانه اکثر مهاجرت ها از کشور هائی صورت میگیرند که با دموکراسی نا آشنا بوده، اعتمادی به رای گیری در انتخابات وجود نداشته، مشارکت جمعی بی معنی، و یا وظیفه شهروندی واژه هائی نامانوس مینمایند. این عوامل نیز در جهت بقای سیستم موجود کمک مینمایند، و باعث آن شده اند که بطور مثال ما ایرانیان اینچنین در سیستم حکومتی غایب باشیم. خوشبختانه امسال، حضور چهار کاندیدای ایرانی در انتخابات دو حوزه ویلودیل و ریچموندهیل باعث آن گشته که شور و حالی در کامیونیتی و تک تک افراد بوجود آید. بی شک شرکت ایرانیان در انتخابات امسال بیشتر از سال های قبل خواهد بود. ولی چه بهتر که باز سعی بیشتر بنمائیم و با اطلاع رسانی، حمایت از کاندیدا ها، و ترغیب دیگران، اولن کاری کنیم که تعداد بیشتری از ایرانیان در انتخابات شرکت کرده، و در ضمن ضامنی برموفقیت کاندیدا های ایرانی باشد. این را نیز در نظر داشته باشیم که کانادا کشوری جوان و پویا میباشد، که شکل گرفتش به خواسته ها و تلاش تک تک ما بستگی دارد.

کنگره ایرانیان روز یکشنبه گذشته مناظره ای میان شش کاندیدا از سه حزب اصلی، و از دو حوزه ویلودیل و ریچموندهیل، با حضور بیش از صد و پنجاه نفر برقرار نمود، که به بهترین وجهی صورت گرفت. حضور رضا مریدی، نماینده استانی حوزه ریچموندهیل از حزب لیبرال و وزیر پژوهش ها و نو آوری در این گردهمائی، نشان دهنده حس همبستگی میباشد که هر روز در کامیونیتی بیشتر میگردد.

در این مواقع میباشد که میتوان به اهمیت نقش کنگره در جامعه پی برد. برگزاری چنین برنامه های پر اهمیت و با کیفیتی به این بالائی نشان دهنده توان جامعه میباشد که اگر اتحاد و همبستگی در آن بیشتر گردد، خواه نا خواه موفقیت های بیشتری هم به همراه خواهد داشت. عدم همکاری و یا مقابله با چنین فعالیت هائی نشان از جهالت و یا دشمنی ما با خود ما میباشد. البته اختلافات عقیده همیشه وجود دارند ولی نباید که مانع وجودیت و یا صدمه زدن به خود ما گردند. ایکاش که هییت مدیره کنونی که با برگزاری چنین برنامه هائی قابلیت های اجرائی خود را به ثبوت رسانده، در حل مشکلاتی که باعث تفرقه در کامیونیتی ما شده اند، تمایل و همت بیشتری مینمود.

 بی شک جامعه ای یک پارچه نه تنها به توانمندی بیشتری دست خواهد یافت، بلکه از اعتبار بیشتری در جامعه بزرگتر نیز برخوردار خواهد بود. باشد که در سالهای آتی، حداقل در حوزه هائی همچو ویلودیل و ریچموندهیل که تعداد ایرانیان ساکن آنها قابل ملاحظه میباشند، تمام رقبا های انتخاباتی، از تمام احزاب، ایرانی باشند. شاید در موفقیت یکی از کاندیدا های ایرانی، مایکل پارسا از حزب کانسرواتیو و یا مجید جوهری از حزب لیبرال در ریچموندهیل جای شکی وجود نداشته باشد، ولی موفقیت علی احساسی از حزب لیبرال و یا پویان طبسی نژاد از نیو دموکرات، بستگی به میزان شرکت ایرانیان ساکن ویلودیل در انتخابات دارد. بی شک تقسیم آرای ایرانیان میان دو کاندیدای ایرانی به نفع چونگسون لیونگ نماینده چینی تبار از حزب کانسرواتیو خواهد بود، ولی با شرکت هر چه بیشتر میتوان این نقیصه را جبران نمود.

فیلم های مناظره اخیر تهیه شده که بزودی از طریق سایت کنگره در اختیار همگان قرار خواهد گرفت. در بخش آخر این مناظره کاندیدا ها نظر خود را نسبت به بسته شدن سفارت ایران در کانادا، و گرامیداشت خمینی که در ماه جون صورت گرفت، اظهار میدارند.

Facebook/hambastegi.hemayat
facebook/ICC 2014Election!  

رای دادن به کاندیدای ایرانی به صرف ایرانی بودن او، شاید در ظاهر بی پایه، نامعقول، و مخالف طرز تفکر روشنفکرهائی که خود را یک سر برتر میدانند، باشد. ولی این امر حقیقتی در خود نهفته دارد که مخالفت با آن نشان از دو روئی و عدم صداقت است. در کانادا، هر زمان که در انتخابات، کاندیدائی از قومی که به آن تعلق داریم حضور دارد، ما مهاجرین را در وضعیت خاصی قرار میدهد که میبایست میان حزب و فرد یکی را انتخاب نمائیم. اگر آن کاندیدا متعلق به حزبی باشد که از آن حمایت میکنیم بطور کلی مشکلی وجود نخواهد داشت. ولی برای ما ایرانیان حتی در این حالت عامل دیگری نیز وجود دارد، که آن نحوه تفکر و گرایشات آن کاندیدا نسبت به آنچه در ایران میگذرد، میباشد. واضح است که داشتن یک نماینده ایرانی در پارلمان، با هر گونه گرایشی نسبت به حکومت در ایران، در جهت منافع ایرانیان ساکن کانادا خواهد بود.

در ضمن مولتی کالچرالیزم و دایورسیتی دو اصلی که کانادا را از کشورهای دیگر متمایز میکنند، این امکان را میدهند که با عذاب وجدان و در گیری های منطقی ذهنی کمتری در جهت گرایشات طبیعی عمل نموده، و به کاندیدائی رای دهیم که احساس نزدیکی بیشتری به او داریم.

اما چه چیز باعث آن شده که بعد ازچهل سال حضور در کانادا هنوز یک نماینده ایرانی در اوتاوا نداشته باشیم. دلیل آن نه کم کاری، نه عدم علاقه و نه نحوه تفکر ما ایرانیان میباشد، که این مشکل در همه کامیونیتی ها وجود داشته و آنست که بیشترین لطمه را به جامعه بزرگتر وارد مینماید. در لوا و تحت تاثیر تفکر، نگاه، فکر و عمل کردن کانادائی، از موضوعی بسیار پر اهمیت غافل مانده ایم. نه فقط اینکه ماهیت کانادائی را به دست نیاورده ایم، بلکه هویت و اصالت خود را نیز از دست داده ایم.

آیا تا به حال از خود پرسیده ایم که کانادائی واقعی کیست، و کانادائی فکر و عمل کردن چیست؟ آیا آنهائی که چند نسل زود تر از ما به این کشور مهاجرت کرده اند توانسته اند که وابستگی های خود را آنچنان از فرهنگی که به همراه داشته اند رها ساخته، و فرهنگ نوئی را بنا کنند که بتوانیم آن را فرهنگ کانادائی بنامیم؟ نه نحوه ورود تعرضی اولین مهاجرین فرانسوی و انگلیسی، نه  نحوه  رفتار غیر انسانی آنها در دویست سال گذشته با بومیان، نه نحوه تقسیم بندی جغرافیائی محل سکونت آنها، و نه ماهیت برتری طلب و نژاد پرستانه ای که امروز از طریق لوایحی همچو سی 24 و سی 51 ظهور میکنند، نشان دهنده فرهنگی خاص و متمایزی میباشد که بتوانیم به آن افتخار کرده و دنباله رو آن باشیم. شاید در مقاطع خاص و کوتاهی، و یا خارج از حیطه دست اندرکاران حکومتی و آنهائی که قدرت را در دست دارند، بتوان چیز هائی را دید که نشان از بودنی دگر است، ولی در کل نمیتوانیم از فرهنگ خاص کانادائی سخن بگوئیم.

کانادا در حال شدن است. هر ساله حدود یک درصد به جمعیت این کشور از طریق مهاجرت اضافه میگردد. اگر تعداد بیشتری از افراد، بخصوص مهاجرین جدید، به این پدیده توجه میکردند، و یا اینکه سیستم حاکم در نگاهداری وضعیت کنونی کمتر تلاش، و یا در مقابل تغییرات طبیعی کمتر مقاومت میکرد، میتوانستیم به طرف جامعه ایده آلی پیش رویم که تمام شرایط برای بوجود آمدنش مهیا میباشند. ساختار حکومتی بنا شده بر سیستم حزبی مانع از آن میگردند که آنطور که باید آنهائی که شایستگی حضور در صحنه قانون گزاری را دارند وارد گردند. ساختار اقتصادی موجود اجازه نمیدهد آنطور که باید از ساختار اجتماعی خاص که مجموعه ای از سفیران کشور های مختلف بوده، و میتوانند در برقراری روابط اقتصادی مورد استفاده قرار گیرند، بهره گیری شود. ساختار اجتماعی نیز این اجازه را نمیدهد تا مهاجرین تازه وارد که اکثرن افراد تحصیلکرده، متخصص، و موثر در کشورهای خود بوده، هر چه سریعتر جای مناسب خود را در جامعه پیدا کنند.        

Last Edited 02/11/2018 - For all comments on this site info@signandprint.ca