پپنجشنبه
09
ژانویه 2019
همبستگی، گذشتگی از خود میطلبد
همچنانکه سابق بر این نیز به این نکته اشاره کرده ام، مخاطب
اصلی مقالات خود را کسانی میدانم که به اینترنت دسترسی نداشته
و از اخبار کامیونیتی فقط از طریق نشریات فارسی مطلع میگردند.
متاسفانه کسی جز من زحمت نوشتن در رابطه با این موضوعات را به
خود نمیدهد. یکی دیگر از نکاتی که سعی میکنم در نظر داشته باشم
ثبت وقایع در یک نشریه است، که یک ارگان رسمی به حساب میاید.
البته حساسیت های اینوری و آنوری های سیاسی را از یاد نمیبرم.
روزهای پرهیجان و پر خبری را میگذارنیم. سخنرانی بیژن احمدی به
دعوت کانون وحدت مونترال، مناظره ای که قرار است روز شنبه میان
ایشان و ایمان کمالی سروستانی برگزار گردد، گردهمایی روز
یکشنبه گذشته در سیویک سنتر نورت یورک، و تظاهراتی روز شنبه
گذشته در تورنتو در مخالفت با جنگ، چهار موضوعی میباشند که قصد
دارم هر چه مختصر به آنها بپردازم.

کنگره ایرانیان و آی سی جی
که مدیریت آن به عهده بیژن احمدی میباشد، هر دو در یک راستا
فعالیت مینمایند. زمانی که هر دوی آنها موردی را نادیده
میگیرند، بیشک قصد و غرضی در میان بوده که در پنهان نگاه داشتن
آن منافع بیشتری وجود داشته است. غافل از آنکه با وجود نشریات
متعدد، پنهان سازی خود عاملی در جلب توجه است. نشریه هفته
مونترال خبر دو سخنرانی بیژن احمدی در آن شهر را در روز های
21
نوامبر
به دعوت بعضی از اعضای کنگره ایرانیان، و در روز
22
نوامبر
به دعوت کانون وحدت مونترال منتشر میکند. گرچه این دو سخنرانی
تحت عنوان " نقش جامعه ی ایرانی-کانادایی در دفاع ازصلح و
دیپلماسی با ایران" برگزار گردید، ولی مشخص است که تشویق افراد
به پیوستن به کنگره و شرکت در انتخابات ماه می امسال، چه بسا
از اهداف اصلی آن بوده است. تصور اینکه اگر اعضای مقیم شهرهای
دیگر کانادا بخواهند در انتخابات نامزد شده و به هییت مدیره که
در تورنتو مستقر است بپیوندند، و یا اینکه اعضای هییت مدیره ای
را انتخاب کنند که شناختی از آنها ندارند، عجیب مینماید، چه
رسد به عملی شدن آنها.
ناگفته نماند که کانون وحدت مونترال، نهادیست با گرایشات
اسلامی
که با هدف
"ارتقای هویت دینی"
دانشجویان دانشگاه ها تاسیس شده است. باشد که با بررسی های
بیشتر، و مشاهده فعالیت هایشان در انتخاباتی که در پیش داریم،
با معنای هویت دینی و اهداف این عزیزان آشنایی پیدا کنیم.
فاتحه
خوانی
در آغاز گردهمائی، زمانی که از افراد با گرایشات مذهبی مختلف
دعوت به عمل آمده است، قابل تعمق، و به گونه تعرض به اعتقادات
دیگران است.
در تاریخ
9
دسامبر
بیژن احمدی
با اشاره و اعتراض به انتقادات مخالفین هییت مدیره های چهار
سال اخیر، از ایمان کمالی سروستانی دعوت به مناظره و گفتگوی
حضوری در باره مشکلات و مسائل موجود مینماید. با تاخیر چند
هفته ای بالاخره زمان برگزاری این مناظره برای روز
شنبه
11 ژانویه
در سالن کتابخانه نورت یورک ساعت یک و نیم بعداز ظهر تعیین
میگردد. با اینکه چنین مناظره ای برای اولین بار در چهار سال
گذشته برگزار میگردد، باز در مکانی صورت میگیرد که از نظر
ظرفیت محدود، حضور در آن تابع ضوابط، و برای همگان آزاد نیست.
قرار بر این شده که هر کدام از طرفین به تعداد نیمی از ظرفیت
سالن که تا این لحظه اعلام نشده است، از افراد مورد تائید و یا
علاقه خود دعوت نمایند. بیژن احمدی در این رابطه سکوت کرده و
مشخص نیست که طبق چه ضوابطی این افراد را انتخاب خواهد کرد،
ولی در عوض ایمان با یک دعوت عمومی در سوشیال مدیا، امتیاز
حضور در این مناظره را برای همه طبق اولویت زمانی درخواست
آنها، آزاد و برابر گذاشته است. به نظر میاید که تا هم اکنون
تعداد متقاضیان بیشتر از ظرفیت نیمی از سالن میباشد. در اینکه
چرا این
مناظره
با این همه تاخیر، در مکانی با ظرفیت محدود، و اینکه آیا کنگره
و یا نهادی دیگر این محل را تهیه کرده، هیچکدام از طرفین
تمایلی به پاسخگوئی از خود نشان نداده اند.
کشته شدن قاسم سلیمانی
یکبار دیگر باعث فعال شدن کامیونیتی شده است. شنبه گذشته،
چهارم ژانویه، تظاهراتی در مقابل کنسولگری آمریکا در تورنتو در
مخالفت با جنگ با ایران برگزار گردید. کنگره در صفحات فیسبوکی
خود اطلاعیه این تظاهرات را
منتشر،
اعضای کنگره را به شرکت در آن تشویق، و اعلام میدارد که
برگزارکننده آن نبوده است. در صورتیکه از
شواهد
امر بر میامد که پویان طبسی نژاد، نایب رئیس، سمن طبسی نژاد،
سرپرست کمیته سیاست گذاری، و امیر معظمی عضو انتصابی هییت
مدیره، از برگزار کنندگان این تظاهرات بوده اند. سوده قاسمی
نیز در پخش اعلامیه در این تظاهرات بسیار فعال بوده است. به جز
یکی از اعضای هییت مدیره، مابقی در این تظاهرات دیده شده اند.
آی سی جی توسط دو نفر از اعضای هییت مدیره تاسیس، به بنگاه سخن
پراکنی کنگره مبدل، اطلاعاتش در صفحات فیسبوکی و توئیتری این
نهاد منتشر، و با وصف این ادعا میگردد که نهادی مستقل است.
رفتار این دو نهاد در رابطه با این تظاهرات را چگونه باید
تعبیر کرد؟ این پنهان کاری ها برای چیست؟ اگر این فعالیت ها در
حیطه وظایف کنگره است، چرا این نهاد آنها را به نام خودش انجام
نمیدهد؟ اگر نیست، چرا خلاف انجام میدهد؟ با چنین رفتار هایی
چطور میتوان انتظار مشارکت و همکاری حداکثری کامیونیتی را
داشت؟ بخصوص که مداخله هییت مدیره در هر فعالیتی، خود عاملی
برای شکست، کناره گیری، مخالفت و مظنون نگری، بخش مهمی از
کامیونیتی است.
روز یکشنبه گذشته، پنجم دسامبر
برای هفته دوم به
فراخوانی
رضا مریدی
گردهمایی
با حضور هشت گروه سیاسی، در سیویک سنتر نورت یورک و با حضور
بیش از صدو پنجاه نفر برگزار گردید. اینبار نیز لوازم شخصی
افراد هنگام ورود توسط مامورین امنیتی مورد تجسس، برنامه با
خواندن سرود آغاز، تریبون سخنرانی میان دو پرچم ایران و
کانادا، و اجازه اظهار نظر و طرح سئوال به کسی داده نشد. در
برخورد اول شاید این جزئیات به نظر بی اهمیت آیند، ولی زمانیکه
از اتحاد و هبستگی بر پایه حداقل وجه مشترکات میگوییم، سرود و
پرچم باز به عنوان عوامل تفرقه و اختلاف، مشکل میافرینند. تجسس
بی اساس باعث بوجود آمدن وحشت بیهوده، و اختصاص ندادن زمان به
پرسش و اظهار نظر مدعوین، چنین گردهمایی ها را بی روح، فرمایشی
و نمایشی میسازد.
خواندن سرود، حضور پرچم و نحوه برگزاری این گردهمایی ها، رنگ و
بوی ناسیونالیزم، همان آفتی که صلح جهانی را امروز به خطر
انداخته است، دارند. امیدوارم که با جلب توجه برگزارکنندگان،
سخنرانان، افراد برجسته و سرشناس و آنهاییکه در این گردهمایی
ها شرکت میکنند، بتوانیم تغییر و تحولاتی را در این زمینه
بوجود آوریم. وگرنه با گرایشات ناسیونالیستی اینوری ها، و
اسلام گرایی آنوری ها، خاموشی اکثریتی اکثریتی امری طبیعی است.
خیزش اخیر مردم ایران، افزایش بی حد خطر جنگ، الزامی میدارد که
هر حرکتی، گردهمایی، و تظاهراتی با هدف اصلی افزایش مشارکت
مردم صورت بگیرند. که غیر از این، تاثیر گذاری در اذهان عمومی
جامعه بزرگتر، دولتمردان و سیاستمداران، رسانه های سراسری، و
مردم ایران ناممکن مینماید. توجیه، توضیح، استدلال و استناد ما
در هر موردی هر چقدر محکم صالح و دلنیشین باشند، اگر آن مورد
کوچکترین تفرقه ای را میان افرادی که در مخالفتشان با جمهوری
اسلامی شکی نیست، بوجود آورد، باید که کنار گذاشته شود. اگر
باور داریم که فقط اتحاد و همبستگی قادر به فرو آوردن پرچم
جمهوری اسلامی است، پرهیز از نمایش هر سمبلی در گردهمایی
هایمان را باید با روح و دل و جان بپذیریم.
|