پپنجشنبه
26
مارچ 2020
در جستجوی راه حل
پی بردن به شکنندگی
جهانی یکی از درس های ابتدایی استاد کرونا میباشد که میتوان
گفت اگر هم آنطور که باید پیام را نگرفته باشیم تا همین لحظه و
این مرحله به وضوع متوجه آن و اهمیتش شده ایم. در مقایسه با
آفت های جهانی، بخصوص از نظر تعداد قربانیان در جنگ های جهانی،
کرونا نسیم صبحگاهی هم به حساب نمیاید. ولی از لحاظ تاثیر
گذاری بر زندگی روزمره فردی و جمعی، شاید بتوان گفت که تا به
حال بی سابقه بوده است.

مرگ و میر در زمان
جنگ به مراتب ددمنشانه و وحشناک تر است، ولی نه تنها اقدامی در
جهت جلوگیری و متوقف کردن آن صورت نمیگیرد، بلکه به عکس تمام
امکانات جهت افزایش کارائی آن بسیج میگردند. از آن لحاظ که
فرماندهان و تصمیم گیرندگان جنگ ها، فرسنگ ها به دور، در کمال
سلامت و امنیت در جهت رسیدن به اهداف خود، دیگران را قربانی
میکنند، هیچ جنگی تا به زانو در نیامدن یکی از طرفین قطع
نمیگردد. شاید به همین دلیل باشد که میتوان مطمئن بود که
رودروئی نظامی میان ابر قدرت ها، و جنگ جهانی سومی جز به شرط
دیوانگی در کار نخواهد بود.
مقابله با دشمنی که
به چشم نمیاید، شناختی از آن نداریم، و سلاحی جز عقب نشینی،
انزوا، و پیشگیری درجهت تقلیل خسارات نداریم، برای بشر شاید
پدیده فراموش شده ای باشد ولی جدید نیست. قبل از اینکه انسان
به تکنولوژی هایی که اخیرن به آن دسترسی یافته است و وضعیت
خطرناک امروزی را از نظر اقلیمی بوجود آورد، تطبیق خود با
شرایط زمانی و مکانی، تنها و موثر ترین روش در مقابله با
عواملی بوده که انسان نمیتوانسته کنترلی بر آنها داشته باشد.
بشر برای بیماری
هایی که دلایل بروزشان مشخص بوده و ماندگار میباشند، همچو ایدز
و سرطان، بالاخره درمانی پیدا میکند. ولی در مقابل ویروس هایی
همچو سارز، آنفلونزای خوکی، ایبولا و کرونا، که برای مدت
طولانی باقی نمیمانند که واکسن و درمانی برای آن پیدا شود، و
خود به خود از میان میروند، عاجز تر به نظر میاید. این نوع
امراض که بیشتر در رابطه با سیستم تنفسی میباشند را که شاید
بتوان به شبیخون، حملات چریکی و نا منظم مقایسه کرد، در چند
دهه اخیر بر تعداد شان افزوده و فاصله زمانی وقوع آنها به
تدریج کمتر شده است. از آن نظر که هیچ موردی بی دلیل بوجود
نمیاید، شاید حکمت مشترکی در همه آنها وجود داشته باشد که تا
به آن پی نبریم، تکرار خواهند شد.
در طول شب، تا
زمانیکه روشنایی بازنگردد، هر کسی مختار است که به فراخور
باورهای خود اشباح را تفسیر و تعبیر کند. بیداری اگر فرورفتن
در خواب دیگری نباشد ما را با واقعیات آشنا میسازد، ولی تا
آنزمان، باور هایمان تنها حقایقی میباشند که به آن دسترسی
داشته و مسیر ما را مشخص میکنند. تحت تاثیر انسان، کره زمین در
شرایطی قرار گرفته است که اگر تغییر و تحولی در رفتار و روابط
ما نسبت به یکدیگر و محیطی که هستی ما به آن وابسته است بوجود
نیاید، میبایست انتظار عواقب وخیمی را داشته باشیم. چه بسا که
درس و پیامی که استاد کرونا امروز برای ما دارد، همانا
هشداریست که اگر شنیده نشود، از هم اکنون میبایست خود را برای
زنگ خطر بعدی به مراتب فجیع تر آماده سازیم.
" بهار، نوروز و استاد کرونای عزیز، شرایط استثنائی را بوجود
آورده اند که به اجبار از هر چه که دیگریست کناره گیری کنیم.
ناخواسته، فرصتی برایمان بوجود آمده که به زندگی، به روابطمان
و مهمتر از همه به خود بیاندیشیم.
از طرف دیگر به تعویق افتادن مجمع عمومی و انتخابات کنگره، به
آینده ای نامعلوم، برای ما فعالان کنگره که وقت باقیمانده برای
معرفی کاندیدا ها، برنامه ها، و مناظره ها را کم میدانستیم،
فرصت مناسبی را بوجود آورده که با آمادگی بیشتری با این
انتخابات که با انتخاباتی که تا به حال در این نهاد داشته ایم
بسیار متفاوت خواهد بود برخورد کنیم.
وارد صحنه شدن نا آشنای دوست، جعفر بهکیش، که تا به امروز، تا
جایی که من میدانم در هیچیک از فعالیت های کنگره حضور نداشته،
در چنین موقعیتی خبر خوش دیگریست. ایشان در یکی از طولانی ترین
مقاله هایی که تا به حال در باره این نهاد نوشته شده، تغییر در
نحوه تشکل هییت مدیره را، راه حلی برای مشکلات کنونی میداند.
در این بخش که
ویدئوی
چهارم
کمپین انتخاباتی من است، از همه کسانی که به صحبت های من گوش
میدهند، از خودی و ناخودی، از همسو و برانداز، اینوری و
آنوری، دعوت میکنم که ما هم به حرف آئیم، لب بگشائیم و دست به
قلم بریم. کوتاه و چه بهتر بلند، نظر خود را در رابطه با کنگره
ایرانیان بیان کنیم. و بخصوص، بیشترین توجه و تاکید را بر
ارائه راه حل متمرکز کنیم. با این امید که این پیشنهادات،
پایانی بر وضعیت ناخوشایند کنونی بوده و یا حداقل آغازی برای
دوره ای جدید بر مبنای گفتگو باشد.
به اندازه کافی در باره کنگره ایرانیان وقت گذاشته ام، بررسی
کرده، ویدئو تهیه و مقاله نوشته ام که آمادگی آنرا داشته باشم
که هم اکنون راه حل پیشنهادی خود را ارائه دهم.
با شناخت بهتری که امروز از کامیونیتی و کنگره در اختیار
داریم، به نظر من مناسب ترین راه، از طرفی حفظ این نهاد بصورت
کنونی و مجاز ساختن آن در مداخله در امور سیاسی ایران و کانادا
است.
از طرف دیگر بوجود آوردن نهاد جدیدیست که چه از نظر ماهییت
فکری و چه از نظر ساختاری با هدف فراگیری اکثریتی، بوجود آوردن
همبستگی و اتحاد و خدمت به کامیونیتی باشد.
با این امید که اینبار نیزعدو سبب خیر شود. تغییر و تحول، در
پندار، گفتار و کردار فردی و جمعی ما، حکمت نهفته در تکلیف
اجباری استاد کرونا باشد. "
همانطور که در متن بالا متذکر شدم، این سخنان من در ویدئو
چهارم کمپین انتخاباتی ام میباشد، که بیشتر تحت تاثیر
مقاله
جعفر بهکیش،
تحت عنوان " در یک نهاد فراگیر نباید امکان حذف صدای مخالفین
اکثریت وجود داشته باشد!" که هفته گذشته در شهروند به چاپ
رسید، است. ایشان بعد از بررسی بعضی از مقالاتی که در رابطه با
کنگره منتشر شده اند، به این نتیجه میرسد که میبایست در نحوه
شکل گیری هییت مدیره تغییراتی بوجود آید. بدون آنکه بخواهیم
مطالب مطرحه در این مقاله را تائید و یا نفی کنیم، جناب بهکیش
با تهیه این نوشتار نسبتن جامع و با درج منابع اطلاعات، مجموعه
مناسبی را برای علاقمندان جدید به فعالیت های کنگره بوجود
آورده است.
باشد که بنیانگذاران، اعضای هییت مدیره های سابق و کنونی،
خبرگان، کهنه کاران، و بخصوص کاندیدا های انتخاباتی امسال،
منتقدین و نگارندگان منشور و پلاتفرم های انتخاباتی، با مطالعه
مقاله جناب بهکیش، از خود عکس العمل نشان داده، به بررسی، نقد،
تصحیح و تکمیل آن بپردازند. مشکلات این نهاد برای کسی دیگر
پوشیده نیست، آنچه به آن امروز نیاز مبرم است راه حل است.
انتخابات سالم، از آن لحاظ که خلافی در آن صورت نگیرد، به
تنهائی باعث بوجود آمدن هییت مدیره سالمی که بتواند به این
نهاد سر و سامان داده و آنرا در مسیر صحیح قرار دهد کافی نیست.
مطمئنن امسال نیز مانند سال 2015 اعضای کنگره در دو بخش و دو
لیست انتخاباتی رو به روی هم قرار خواهند گرفت و بخشی پیروز
خواهد شد که توانسته باشد تعداد بیشتری از اعضاء را بسیج کرده
باشد. پیروزی آنوری ها ادامه راهی خواهد بود که در چهار سال
گذشته طی شده است، و پیروزی اینوری ها چه بسا تکرار تجربه
ناخوشایند قبلی باشد.
کمپین
انتخاباتی مهدی شمس - 2020
|