چهارشنبه 28 اکتبر 2020
درد دلی با
سعید سلطانپور
سعید جان،
مدت هاست که ارتباط من با شما قطع شده است. چه
بسا که زمانی که یاد من میکنی با خشم و کینه و نفرت باشد. ولی
برای من اینچنین نیست. با نوشته ات در رابطه با مهدی امین
مواجه شدم. من را به خود فرو برد. اولین بار او را در یک
از همین روزهای پایانی ماه اکتبر در سال 2012 در حمایت از
نسرین ستوده ملاقات کردم. مهدی را خیلی کم میشناختم و فقط
در تظاهرات با ایشان ملاقات و گفتگو های کوتاهی داشته ام.

من شما را خیلی بیشتر از مهدی میشناسم. به مدت
سه سال در گردهمائی های
"گفت و شنود" که شما، محمد سلیمانی، نیاز سلیمی، مهران
قرکانی و شعله خلیلی برگزار میکردید شرکت فعالانه داشتم. همین
نشست و برخاست های من با شما و هم محفلی هایتان، که آنروز ها
فکر میکردم واقعن برای دموکراسی، عدالت خواهی، مقابله با
انحصار طلبی فعالیت میکنید باعث گردید که
طوماری علیه من توسط براندازان تهیه و با عامل جمهوری
اسلامی خواندنم سعی در ممانعت از چاپ مقالاتم در ایران استار
شود.
مهدی امین یکی از امضا کنندگان آن طومار بود. در ضمن بعد
از از میان برداشته شدن مهدی به صفحه فیسبوکی اش مراجعه کردم
متوجه گردیم که دوستی فیسبوکی اش را با من قطع کرده بود. آخرین
باری که با مهدی گفتگوی نسبتن طولانی داشتم در تظاهرات در
مقابل
سفارت آمریکا در ژانویه 2020 بود. از او که رابطه نزدیکی
با رضا بنائی داشت، خواستم که با ایشان در رابطه با اهمیت
همصدائی و همبستگی مخالفین جمهوری اسلامی گفتگو کرده و بر
اهمیت آن تاکید کند.
سعید جان، من بعد از رفتن مهدی براستی گریستم و
به احترام عقایدش این اجازه را به خودم دادم که کشته شدنش را
سیاسی و در راه مبارزاتش تصور کنم. تصور من تاثیری بر واقعیات
نداشته و نخواهد داشت، جز اینکه من هم طبق سنت و فرهنگ جوانمرد
و پهلوان پرورمان، به حمل جنازه و سبک کردن غم بازماندگان مهدی
سعی کردم کمکی هز چقدر ناچیز کرده باشم.
سعید جان، میدانم شما و خانواده ات مذهبی
هستید. من مذهبی نیستم ولی بیشتر از خود افراد برای باورهایشان
ارزش قائل بوده و به آنها احترام میگذارم. اسم من هم مهدی است
چون در یک خانواده مسلمان به دنیا آمده ام. برای من آیه اول
قران کافیست که خود را هم مسلمان، هم یهود، هم مسیحی، هم
زردشتی، هم بهائی، هم بودائی و هر دین دیگر بدانم. خداوند رحیم
است و رحمان. اگر او میبخشد، چرا ما نباید ببخشیم.
زمانی که با کامنت شما در رابطه با مهدی امین
مواجه شدم، به حیرت فرو رفتم و از خودم پرسیدم که یک انسان
چقدر میتواند، حقیر، دون صفت، پست، رذل، کریه، زشت سیرت، قبیه
و وجودش پر از کینه و خشم و نفرت باشد که به رفتگان هم رحم
نکند. خیالت راحت باشد که قبل از ارتکاب گناه من بخشیده ام.
برایت دعا کردم ولی هیچ دعائی مستجاب نخواهد شد مگر اینکه خود
فرد طلب کند. فکر میکردم در شما اگر فهم و شعور نیست حداقل
اندکی معرفت و جوانمردی هست. افسوس که از این دو هم اثری در
شما نیست.
خدا یار و یاورت باشد.
مهدی شمس

کامنت سعید سلطانپور در صفحه خبری خودش
|