مقالات هفتگی -  با تشکر از نشریه شهرما -889

پنجشنبه ۹ دسامبر۲۰۲۱

«هر روز یک مورد و چند سئوال»
کمپین انتخاباتی مهدی شمس

بازبینی اساسنامه کنگره ایرانیان که از سال ۲۰۱۲ آغاز شده و تا امروز ادامه داشته، و جز تغییرات جزیی، آنهم در جهت بد را بدتر کردن، و یا تغییرات فاجعه آفرین، همچون سراسری کردن این نهاد، حاصل دیگری نداشته است.

یکشنبه گذشته، بالاخره هییت مدیره، اطلاعیه و متن مربوط به تغییرات پیشنهادی در اساسنامه که قرار است در مجمع عمومی مطرح گردد را منتشر کرد. ورای محتوای آن، که در برخورد اول مایه بهت و تعجب است، و نمیتوان حتی در یک مقاله کامل، به شرح آن پرداخت، از طرفی نحوه عمل، و از طرف دیگر مقصد و مقصودند که توجه را به خود جلب مینمایند. یکی گویای ماهیت فکری، جهانبینی، اصالت و اصول اخلاقی تهیه کنندگان، و دیگری نمایانگر افقی است که هییت مدیره نگاه از آن بر نمیافکند.

انگاری که ضعف های این اساسنامه، نواقص ساختاری این نهاد، و آنچه تا امروز مشکل آفرین بوده، فقط بند اول است که عزیزان داوطلبی که هنوز نمیدانیم چه کسانی بوده اند، برای تهیه آن، یکسال تلاش نموده اند.آنهم پشت درب های بسته، و با رد تقاضای مشارکت داوطلبان دیگری همچون من، که در اکثر بازبینی هایی که تا کنون صورت گرفته، حضور داشته ام.

همانطور که گفتم، قصد ندارم که فعلن به محتوای تغییرات پیشنهادی بپردازم، و بررسی نحوه عمل و شکل و شمایل آنچه را که باید در مجمع عمومی تایید و یا نفی کنیم، برایم کافی است. تغییرات در بند اول اساسنامه را نمیتوان بازبینی اساسنامه نامید، بلکه تعریفی از یک نهاد جدید است که میرود بر پایه نهادی دیگر که ۱۴ سال قدمت دارد بنا گردد. انگاری قصد داشته باشیم که شاخه ای را به درختی که میوه دیگری میدهد پیوند بزنیم، و از تنه، ریشه، سایه و مکانی که قرار دارد، بهره بگیریم.

حتی اگر هدف، ارائه تعریف دیگری از کنگره باشد، این سئوال پیش میاید که چرا هییت مدیره میبایست این امتیاز را فقط برای خود قائل شود که در خلوت، برای قد و قواره خودش ببرد و بدوزد و به ما فخر بفروشد که ما این حق را داریم و آزاد هستیم که آنرا به تن کنیم و یا رد کنیم؟ مطرح شدن در مجمع عمومی و داشتن حق پذیرش و یا رد، زمانی که امکان مشارکت میتواند وجود داشته باشد، دموکراسی نیست. این، توهین به شعور افرادی است که این عزیزان در قیاس، ارزنی به حساب نمیآیند.

البته باید در نظر داشت که با رفتارهای جانبدارانه حاکم، هر کالایی به فروش میرود و با اتکاء به این اصل، دست های هیچ خودسری خالی نمیمانند.

قابل ذکر اینکه یکی از عاملان سراسری کردن کنگره که امسال نیز گل دیگری کاشته است، اشگ تمساح میریزد و فریاد اعتراض سر میدهد، وکیهان رضوی، سرپرست کمیته بازنگری در لحظات آخر استعفا میدهد و بی توضیح و جوابگویی از صحنه خارج میگردد.

امسال کمپین انتخاباتی خود را با طرح «هر روز یک مورد و چند سئوال» و مخاطب قرار دادن هییت مدیره همراه کرده ام. در سئوال ششم از این سری سئوالات، در رابطه با اساسنامه، به دو نکته اساسی «پنهان کاری» و «سوء نیت» که این تغییرات را نامشروع و بی اعتبار میکنند اشاره کرده ام.

چرا میبایست بازبینی اساسنامه به مدت یکسال، پشت درب های بسته صورت بگیرد؟ چرا نباید بدانیم که ده الی پانزده داوطلبی که این این تغییرات را تهیه کرده اند، چه کسانی هستند؟ چرا در طول سال، اعضاء را در جریان گفتگوها قرار ندادند؟ چرا فقط دو هفته به مجمع عمومی مانده، متن تغییرات و آنهم فقط به زبان انگلیسی را در اختیار اعضاء قرار میدهند؟ مگر نه اینکه اساسنامه یک نهاد دموکراتیک، غیر انتفاعی و عضو محور، شاهرگ آن، و تغییرات در آن از مهمترین رویداد های یک نهاد میباشد؟

هییت مدیره، به خوبی میداند که اگر با تمام بی تجربگی  و عدم صلاحیت، موفق گشته که درجایگاه مدیریت این نهاد قرار بگیرد، فقط به خاطر ضعف های ساختاری این نهاد است. چرا قبل از هر چیز، سعی نکردند که این ضعف ها را برطرف سازند؟ چرا باز تلاش میکنند که با سوء استفاده از همان ضعف ها، تغییراتی را در اساسنامه بوجود آورند که این نهاد را زنده به گور میکند؟

واقعن که سئوال برانگیز و جای تعجب دارد که کار داوطلبانه بتواند با چنین سوء نیت ها همراه باشد. و زمانی که چنین خلاف، کجروی، و سوء نیت ها از هییت مدیره یک نهاد دیده میشود، آیا این افراد، حتی منتخب، دارای اعتبار قانونی هستند که اقدام به بوجود آوردن تغییرات در اساسنامه یک نهاد دموکراتیک کنند؟

آیا  حاصل تعرضات اینچنینی، میتوانند دارای اعتبار و مشروعیت لازم، برای مطرح شدن در مجمع عمومی باشد؟ هر چقدر در این مورد، بر تندی کلام بیافزاییم، باز کم است. بخصوص اگر بدانیم که چنین سند شرم آوری هم میتواند مورد تایید قرار بگیرد. که اگر اینچنین نبود، این افراد نمیتوانستند در چنین جایگاهی قرار بگیرند تا یک کامیونیتی چهارصد هزار نفره را به سُخره بگیرند.

از طرفی هم میبایست افسوس فرصت های از دست رفته در گذشته را بخوریم که این امکان برایمان وجود داشت که مانع از آن گردیم که امروز شاهد چنین فجایعی باشیم.

از آنجاییکه که به اندازه کافی از تجربیات گذشته نمیاموزیم، همین امروز هم در حال از دست دادن فرصت ها هستیم، که فردا باعث تاسف ما خواهند بود.

در سال ۲۰۱۷ آنطور که باید، با سراسری شدن کنگره بر خلاف اساسنامه اش نایستادیم. حاصل آن این است که کسانی که فعالیت قبلی و شناخت کافی از این نهاد نداشته اند امروز بتوانند با جسارت تمام در تغییر ماهیت آن اقدام نمایند.

در اولین ویدئو انتخاباتی خود، بعد از ارسال مدارک لازم و اعلام رسمی کاندیداتوری، اعلام نموده ام که در صورت موفقیت، راهی جز نمایندگی و حمایت از حقوق اعضاء در مقابل کجروی و تعرض های شش عضو فعلی در هییت مدیره برایم باقی نمیماند. افرادی که در سال گذشته به اندازه کافی با اهداف و مقاصدشان آشنایی لازم را پیدا کرده ایم.

در صورت عدم پیوستن به هییت مدیره نیز اعلام نموده ام که طبق روال گذشته، یکبار دیگر خود را عضو دهم هییت مدیره تلقی کرده و در زمینه هایی که آنها را الزامی میدانم، فعالیت خواهم کرد:

- برپایی و ثبت قانونی انجمن اعضای کنگره ایرانیان جهت تدارک هر چه سریعتر اولین مجمع عمومی فوق العاده
- تشکیل صندوق کمک های مالی برای متوسل شدن به قانون در مقابله با هر خلافکاری هییت مدیره
- گسترش مقابله با حضور و نفوذ جمهوری اسلامی در کانادا، بخصوص پایان دادن به تداخل منافع یونس زنگی آبادی و محسن خانیکی، دو تن از اعضای فعلی هییت مدیره و پایان دادن به بهره گیری نهادهای صلح و دیپلماسی و آی سی ژورنال از امکانات کنگره.

تا امروز، کنگره ایرانیان، هم مورد استفاده ابزاری توسط براندازان قرار گرفته و هم همسویان. ولی آنهایی که میانی و مدنی میاندیشند و عمل میکنند، هنوز فرصتی پیدا نکرده اند که مورد آزمایش قرار بگیرند.

متاسفانه اینطور در اذهان عمومی جا افتاده که میانی، به معنای میانه روی و مدارایی است. این نحوه تفکر، نیاز به بازنگری دارد و الزامی است که با کنشگری و یا اکتیویسم در یک جامعه دموکراتیک آنطور که باید آشنا شده و به بهترین وجه از آن استفاده نمود.

عدم شناخت و باور به امکانات موجود در یک جامعه دموکراتیک، آزاد و قانونمند، از یکطرف، و از طرف دیگر عدم احساس امنیت که بیشتر تابع تجربیات تلخ گذشته، ماهیت فرهنگی و ضعف های نفسانی است، ما را محافظه کار ساخته اند. این نحوه تفکر و عمل نه تنها ما را از بهره گیری از نعماتی که در کانادا به دست آورده ایم محروم میسازند، بلکه پیام غلطی به آنهایی میدهد که فرق میان گستاخی و جسارت را نمیدانند.

 در آخرین لحضات

چهارشنبه ساعت ۷ شب هییت مدیره طی اطلاعیه ای اعلام مینماید که مهدی شمس به علت عدم عضویت در کنگره حق شرکت در انتخابات را ندارد. این یا ناشی از خطاست و یا غرض.

اسناد عضویت مهدی شمس در سال ۲۰۲۱

مطلب در رابطه با حذف مهدی شمس از انتخابات کنگره ایرانیان 

اولین ویدئو انتخاباتی مهدی شمس
 

www.hambastegi.ca  647-838-0968   facebook/hambastegi.hemayat       Let's talk ICC   
   www.kikist.ca       No Deportations To Iran       www.fordemocracy.ca       @ facebook/fordemocracycanada